پرسید: آسمان تو چه رنگ است امروز. آفتابی ست هوا، یا گرفته ست هنوز؟

گفتم: آسمان جّرر خورده آغا


پرسید: در کدام وادی سیر و سلوک میکنی؟

گفتم: وادیِ بیکارانِ درمانده و منتظران پَرکَنده...